رئیس جمهور زمینی و رئیس جمهور آسمانی!
سایت استان: سیدعلی محقق
حسن روحانی در اولین روز از آغاز فعالیت رسمی هیات وزیران برای معارفه سکاندار حوزه سیاست خارجه دولتش مهمان کارکنان دستگاه دیپلماسی کشور بود و روز دوشنبه نیز مسئول سیاست داخله دولت را تا ساختمان عظیم وزارت کشور در خیابان فاطمی همراهی کرد. حدفاصل شنبه تا دوشنبه هم تقریبا همه وزرا، سرپرستان وزارتخانههای بدون وزیر و معاونان رئیس جمهور در محل کارخود حاضر شدند و از صبح امروز عملا حرکت قطار دولت یازدهم آغاز شده است.
دو معارفه دیروز و روز شنبه اما فرصت تازه ای بود تا دکتر روحانی دیدگاههای رئیس جمهور و دولت یازدهم را در آغاز راهی چهارساله بیشتر از قبل تبیین کند. رئیس جمهور اما لابلای سخنان خود در هردو مراسم، خواسته یا ناخواسته، بارها شنوندگان را برای یک قیاس خاص به روزهایی از هشت سال گذشته برد و برگرداند؛ قیاس روحانی با احمدی نژاد و قیاس دولت روحانی با دولت احمدی نژاد.
رئیس جمهور روز شنبه در جمع دیپلماتها و متولیان سیاست خارجی کشور تاکید کرد که «سیاست خارجی جای شعار نیست و حق نداریم سیاست خارجی را برای گرفتن تکبیر و کف صرف کنیم.» این سخنان روحانی ذهنها را بیش از هرچیزمتوجه سفرهای متعدد احمدی نژاد در طول هشت سال حضور در پاستور میکند. رئیس دولت پیشین حداقل 110 سفر خارجی رفت و هربار با حداقل دستاوردهایی از جنس منافع ملی کشور به تهران بازگشت. از این تعداد سفر، مقصد 9 سفر نیویورک و مقصد 9 سفر دیگر کاراکاس ونزوئلا بود. حتی اگر باقی آن 90 سفر را فاکتور بگیریم، در جریان همین 18سفر، بارها سیاست خارجی ایران از سوی شخص رئیس دولت به فرصتی برای شعار دادن و مانور تبلیغاتی بدل گردید و صرف تکبیر و هورا گرفتن از حامیان داخلی او شد و تقریبا و تحقیقا دیگرهیچ.
شاید با نگاه به همین هزینهها و تجربه استفاده ناخوب از عرصه سیاست خارجی در سالهای گذشته است که روحانی در گفتههای خود با یادآوری لزوم امانتداری مسئولیت و تفکیک عنوان حقیقی و حقوقی فرد به عنوان مسئول ارشد امور اجرایی کشور میگوید که « هراشتباهی در سیاست خارجی برای ملت بسیار سنگین خواهد بود و مسئولان اگر در موضعگیری خطا کنند، از جیب مردم خرج کردهاند.»
واقعیت این است که در طول هشت سالی که گذشت، استفاده شعارگونه «مقام حقوقی» رئیس جمهور کشور از عرصه سیاست خارجی باعث شد تا هم شخص احمدی نژاد و هم حامیان او بارها به «عنوان حقیقی» او مقامی « قدسی» بدهند و در توصیفش به طور مرتب غلو کنند، تا جاییکه امر هم بر او و هم برحامیانش مشتبه شود. رحیمی در سالهایی که هنوز معاون اول رئیس جمهور نشده بود با طرح داستانی از سفر خارجه اش او را تا مقام پیامبری بالا برد. فاطمه رجبی همسر سخنگوی دولتهای نهم و دهم در وصف اعجازاحمدی نژاد صفحهها قلمی کرد و کتاب نوشت و او را «معجزه قرن» نامید و احمدی نژاد به شخصه حول سر خود در صحن سازمان ملل هاله نور دید؛ هاله ای که او را از در سالن تا محل تریبون همراهی کرد و به او جرات سخن گفتن در کاخ ستمگران! داد. هاله ای که در ذهن رئیس جمهور وقت حضورش آنچنان مسلم شده بود که آن را با یکی از علمای بزرگ قم در میان گذاشت. برخی علمای قم هم در مقاطعی مخالفت با او را تا مقام مخالفت با خدا بالا بردند و حتی حکم ریاست جمهوری و فهرست وزرای او را امضاء شده از سوی امام زمان(عج) دانستند. این قدسی سازی که در همه 4 سال اول دولتمداری احمدی نژاد در اوج بود در چهارساله دوم کار را هم برای شخص احمدی نژادی که دیگر خود را زمینی نمیدانست و هم برای همه آنانی که دستی در برکشیدن احمدی نژاد بر قدرت و بر آسمان داشتند، سخت کرد.
رئیس جمهور دولت یازدهم اما روز گذشته و از همین اولین روزهای آغاز به کار دولتش تکلیف شخصیت حقیقی و حقوقی خود را مشخص کرد و با تاکید بر زمینی بودنش از هرگونه معجزه و هاله برائت جست. او در تکمیل سخنان روز شنبه، در مراسم معارفه رحمانی فضلی در وزارت کشور اظهار داشت که «حسن روحانی مثل همه آدمهاست و فرقی با دیگران ندارد، معجزهگر یا معجزه قرن و دهه نیست و معجزهای ندارد و اتصال ویژهای به آسمان و پشت پرده هم ندارد.»
روحانی با این سخنان هم تکلیف خود با حامیان و مخالفانش و هم تکلیف شخص روحانی با شخصیت حقوقی جایگاهی که در آن قرار گرفته است را معلوم کرد. سخنان اخیر روحانی را می توان این گونه تفسیر کرد که در کنار بازسازیویرانه اقتصاد و احیای هرآنچه که در کشور از دست رفته است، بازسازی وجهه و جایگاه «عنوان حقوقی» ریاست جمهوری، جداسازی آن از «عنوان حقیقی» شخص و البته زمینی کردن این جایگاه، هم از جمله وظایفی است که روحانی بر دوش خود احساس میکند و باید در همین 100 روز اول دولت آن را به سرانجام برساند.
*سرمقاله ابتکار- سه شنبه 29 مرداد92